اولین عکسهای سایه کوچولوی ما
اولین عکس ها تو بیمارستان
هیچ وقت یادم نمیره اولین زمزمه های خاله آزی
که زیرگوشم میگفت نسیم چه دختری خیلی خوشگل و تپوسه منم با همه
دردی که داشتم تو دلم غوغایی بود تا فقط ببینمت و اون لحظه وصف ناشدنی
هجدهم تیرماه یکهزارو سیصد و نود و دو
ساعت هفت و نیم عصر